رسانه نو

حجت بقایی پژوهشگر و فیلمنامه نویس از بازمانده های کارکاههای فیلمنامه نویسی اساتیدی چون دکتر محمد یاوری / استاد حمید سمندریان / استاد نادر ابراهیمی / استاد عباس اکبری / استاد خسرو سینایی و ... است ، که به صورت آزاد فیلمنامه نویسی می کند . 

به گزارش رسانه نو به نقل از یک کتاب/ در اینجا اسامی تعدادی از فیلمنامه های ایشان را جهت اطلاع مخاطبین منتشر می نماییم .

#فیلمنامه_سرباز_آناهیتا  ۱۳۷۷

#فیلمنامه_جاسوس_کچل  ۱۳۷۴

#فیلمنامه_انقلابی  ۱۳۷۵

#فیلمنامه_این_عشق_ممنوع_است   ۱۳۸۲

#فیلمنامه_مستند_آموزش_مدیریت_در_قالب_فیلم  ( مجموعه ۱۳۹۰-۱۴۰۱)

#فیلمنامه_ترشی_فروش  ۱۳۹۴

#فیلمنامه_فروش_خوب_بابابزرگ  ۱۳۹۹

#فیلمنامه_افتتاح_بزرگترین_فروشگاه_شهر ۱۳۷۶

#فیلمنامه_بت ۱۳۷۷

#داستان_اولین_بت_ساخته_شده_به_دست_انسان  ۱۳۷۷

#فیلمنامه_سلطان_ورزشها  ۱۳۸۸

#فیلمنامه_آزادی_در_چنگ_اختاپوس  ۱۳۹۰

#فیلمنامه_رانت_شیرین  ۱۳۸۶

#فیلمنامه_برنج_تلخ  ۱۳۷۹

#فیلمنامه_طنز_مجسمه  ۱۳۷۵

#فیلمنامه_گنجینه  ۱۳۷۹

#فیلمنامه_این_کودک_ترسید  ۱۳۸۹

#فیلمنامه_نذری_خاله_عذرا  ۱۳۸۴

#فیلمنامه_دختر_دریا  ۱۳۸۵

#فیلمنامه_سریال_آتش_نشان_خانواده  ۱۳۷۸

#فیلمنامه_این_سه_زن  ۱۳۸۸

#فیلمنامه_عشق_در_اسارت  ۱۳۹۲

#فیلمنامه_عشق_زنده_می_ماند  ۱۳۹۰

#فیلمنامه_عشق_معصوم  ۱۳۷۹

#فیلمنامه_مجموعه_بچه_ها_خبر  ۱۳۷۸

#فیلمنامه_خیانت_خیانت_است  ۱۳۹۹

#فیلمنامه_عاشق_معصوم  ۱۳۸۳

#فیلمنامه_لش_در_نشا  ۱۳۸۸

#فیلمنامه_گمشده   ۱۳۸۱

#فیلمنامه_آخرین_یادگاری_سروان  ۱۳۸۱

#فیلمنامه_میگ_زمینی   ۱۳۸۹

#فیلمنامه_دیگر_نمی_خواهم_اینجا_بمانم  ۱۳۹۷

#فیلمنامه_نسل_بی_دفاع  ۱۳۷۸

#فیلمنامه_مهاجرت_با_عشق  ۱۳۹۹

#فیلمنامه_قلب_عاشق  ۱۴۰۰

#فیلمنامه_فوتبالیست  ۱۳۸۱

#فیلمنامه_ارواح_سرگردان  ۱۳۷۴

#فیلمنامه_افسون  ۱۳۷۶

#فیلمنامه_سه_اپیزودی_جاسوس_اجنبی  ۱۴۰۰

#فیلمنامه_بچه_های_خیابان_انقلاب  ۱۳۷۸

#فیلمنامه_هرپاییزی_می_تواند_بهار_شود  ۱۳۷۹

#فیلمنامه_همسر_سفیر  ۱۳۸۲

#فیلمنامه_عشق_و_احترام

#فیلمنامه_مرگ_سریالی  ۱۳۸۳

#فیلمنامه_گدایان_تهران  ۱۳۸۰

#فیلمنامه_من_ایرانی_هستم  ۱۳۹۸

و . . ‌.

---------

آخرین اعتراضهای یک فیلمنامه نویس منتشر شد ، و به گفته خودش تمام تلاشش را خواهد کرد که دیگر به حق فکر نکند چه برسد به اینکه در مورد آن حرفی بزند .

بقایی پژوهشگر و خبرنگار که گاهی هم فیلمنامه می نویسد و شعری می گوید در گفتگویی کوتاه با رسانه نو گفت : آخرین اعتراضم را هم کردم ، این آخرین گفته هایم در مورد حقوق ضایع شده در جلوی چشمانم است .

راستش سالهاست که این را در خود نگه داشتم ، و گه گاه با گوشه کنایه در کلاسها و گاه لابلای اشعار و فیلمنامه ها آن را ذکر می کردم .

تا اینکه در این چند هفته آخر اوضاع جسمی هشدارهایی به من داد وقتی با دوستی از دوستانم که پزشک و مشاور هستند مشورت کردم گفتند که باید فراموش کنی، و الا بدنت واکنشهای بدی نشان خواهد داد .

و من برای آخرین بار یک اعتراض نوشتم شاید به گوش مسئولین برسد .

استادی به من گفت : طولانی است ، استادی دیگر گفت : مگر کسی می خواند ، استاد دیگری گفت : بی خیال ما بدترش را دیدیم و دم نزدیم و . . .

و من از تمامی دوستانم خواهش کردم که آن را منتشر کنند و خیلیها نکردند و خیلیها هم منتشر کردند .

سپاسگزار زحمات تک تکشان هستم . . . این گزارش را به #روابط_عمومی_معاونت_سیما   #معاونت_امور_استانهای_رسانه_ملی     #دفتر_ریاست_صداوسیما      #اداره_کل_روابط_عمومی_صداوسیما

و دوستان در روابط عمومیهای #مراکز_صداوسیما      و خلاصه هرکسی که فکر می کردم بتواند به دست مدیران و معاونین برساند ارسال کردم .

حرف حرف دل است . همین

و دوستانی که سایت شخصی هم دارند اگر می توانند منتشر کنند . خصوصا در کانالهای مرتبط با رسانه ...

شاید یکی از مسئولین عادل باشد و با من تماس بگیرد . و بگوید مشکل کجاست ؟ اگر هم تماس نگرفتند ، به خدا خواهم گفت که من پنج سال گفتم : کسی گوش نکرد دیدم دارم آسیب می بینم دیگر بهش فکر هم نکردم ...

من نه به خاطر خودم ، بلکه به خاطر اطرافیانم ، خانواده ام ، دوستانم ، دانشپذیرانم ، و تمام کسانی که دوستم دارند سکوت می کنم . تا سلامت باشم اما در دعاهایم از خدا همیشه می پرسم پس آنها چه می شوند .

جالبه دوست دکترم می گوید : حتی از خدا هم نباید بپرسی چون به یک جای بدنت می زند فقط باید ببخشی و بگذری به همین راحتی ، سخت نگیر بگذار بخورند و ببرند ، و من در کلاس به دانششپذیران و آیندگان چه باید بگویم !!!!! 

متن درددلهای یک فیلمنامه نویس در خبرگزاری آبتاب با تیتر : فیلمنامه: صبح تازه گیلان مرا می کشد، به اتمام رسید

تیتر ویژه و جالب کارگروه صلح و سازش :  اعتراض به محیط با نگارش فیلمنامه : صبح تازه گیلان مرا می کشد

تیتر متفاوت گروه خبری اقتصاددان شمال : یادی از هنرمندانی که در سکوت درگذشتند در داستان : صبح تازه گیلان مرا می کشد

کانال اقتصاد،استاندارد،توسعه در سایت ویرگول : درد دلهای یک فیلمساز فقید در فیلمنامه : صبح تازه گیلان مرا می کشد

رسانه نو : آخرین گله های یک فیلمنامه نویس در : صبح تازه گیلان مرا می کشد

کارگروه صلح وسازش : اتمام فیلمنامه صبح تازه گیلان مرا می کشد ، توسط عضو کارگروه صلح و سازش

و چند پایگاه دیگر ،،،،،،،،،،،،

نویسنده فیلمنامه : (( صبح تازه گیلان مرا می کشد )) در گفتگو با خبرنگار آبتاب گفت : چند سال است که وقتی ناراحت و یا عصبانی می شوم، قلم دست گرفته و فیلمنامه “کارگردانی که نمی خواست اینجا بماند” را تکمیل می کنم، ولی این فیلمنامه خیلی کار دارد و نمی دانم اصلا به سرانجام برسد یا خیر، ولی همین نوشتن آن باعث آرامتر شدنم می شود، و از طرفی موجب تولد قصه ها، ترانه ها و یادداشتها و حتی طراحی گارگاههایی شده که به نام خودم یا با همراهی و مشاوره دوستان و اساتیدم منتشر شده و یا تولید شدند، و امروز پس از حدود سه سال بالاخره فیلمنامه ای از دل آن با موضوع درد و رنجهای یکی از همکارانم را تمام کردم.

متن کامل گزارش در پایگاه خبری آبتاب

به گزارش رسانه نو ، پایگاه خبری آوای رودکوف مصاحبه ای را با بقایی فیلمنامه نویس منتشر کرد که در این گفتگو بقایی درددل برخی هرمندان را در قالب داستان فیلمنامه اش بیان داشت ، در بخشی از این گفتگو آمده است : من حرفهای خودم را در قالب نوشته هایم می زنم ، مثلا طرحهایی دارم برای بزرگداشت مرحوم " استاد خشایار الوند " ، " استاد حسین پناهی"، " استاد جعفربزرگی "و می خواهم شخصیتها و کاراکترهایی مشابه شان طراحی کنم البته هنوز خیلی کار دارد .

در بخش دیگری از گفتگو به روایت بقایی چنین نقل شده است : این فیلمنامه و قصه هایی مانند آن ممکن است هیچ وقت تولید نشوند ولی همین که صدای سکوت چند نفر را به گوش برخی برسانند کفایت می کند . این فیلمنامه ها صدای فریاد خاموش دردمندانی هستند که دردهایشان را با خود به دیار باقی بردند.

جهت مطالعه متن کامل گفتگو کلیک نمایید

#هنرمند_فقید

#آوای_رودکوف

#فیلمنامه_نویس

#استاد_حسین_پناهی

#استاد_خشایار_الوند

#استاد_جعفر_بزرگی

#فیلمساز_درگذشته

#درددل_هنرمند

#گفتگوی_رسانه_ای

#کارگردان_فقید

دکتر بقایی در حاشیه گفتگو در مورد فیلمنامه (( صبح تازه گیلان مرا می کشد )) به صورت اختصاصی به خبرنگارواحد خبر کارگروه صلح و سازش گفت : راستش من به شخصه هنرمند نیستم،ادعایش را هم ندارم لیکن با هنرمندان زندگی کرده ام و مسایل و زندگی ایشان را می بینم و می دانم و گفتن این موارد هم صرفا جنبه آموزشی دارد در پایان این گفتگو یک سئوال کوچلو می پرسم ، چرا نویسنده ای مانند "خشایار الوند" باید به آن صورت فوت کنند . یا استاد حسین پناهی در تنهایی با چنان وضعی فوت کنند ، و دهها یای دیگر . . . تمام سعی ام را می کنم و نمی خوام منفی بگم . ولی حقیقت ، یک رو دارد و برای این سئوالها هر کس جوابی دارد و من هم جوابی ، اما جواب من بماند برای خودم . می دانید افراد را که بشناسید قضاوتتان نسبت به اتفاقات کاملا فرق خواهد کرد . خوشا به حال دو گروه یکی کسانی که کسی را نمی شناسند و یکی گروهی که درد دیگران برایشان مهم نیست ، حالا من نوعی اگر این دو خصلت را داشتم اینقدر ترمز نمی کردم برای دقت در حال مردم . و به کار و زندگی مشغول بودم و بالا رفتن پله های ترقی ، در یکی از کارگاهها که قبلا شرکت کردم مربی کارگاه می گفت : دوستان پله های ترقی را که طی می کنید اگر حواستان این طرف و آن طرف باشد سقوط می کنید . یعنی هرکسی بارخودش ،مال خودش ،آتیش به انبار خودش، ولی من می گم حواستون به اطرافتون باشه ، دلی را نشکنید،پایی را له نکنید، اشکی درنیاورید، و خلاصه مسیری را که می روید کمی با دقت راه بروید پیشرفت عالیست ، پیشرفت خوب است ولی به چه قیمتی ؟

این فیلمنامه و قصه هایی مانند آن ممکن است هیچ وقت تولید نشوند ولی همین که صدای سکوت چند نفر را به گوش برخی برسانند کفایت می کند . این فیلمنامه ها صدای فریاد خاموش دردمندانی هستند که دردهایشان را با خود به دیار باقی بردند .

رسانه نو/ دکتر بقایی در حاشیه این گفتگو به صورت اختصاصی به خبرنگارواحد خبر کارگروه صلح و سازش گفت : راستش من به شخصه هنرمند نیستم،ادعایش را هم ندارم لیکن با هنرمندان زندگی کرده ام و مسایل و زندگی ایشان را می بینم و می دانم و گفتن این موارد هم صرفا جنبه آموزشی دارد در پایان این گفتگو یک سئوال کوچلو می پرسم ، چرا نویسنده ای مانند "خشایار الوند" باید به آن صورت فوت کنند . یا استاد حسین پناهی در تنهایی با چنان وضعی فوت کنند ، و دهها یای دیگر . . . تمام سعی ام را می کنم و نمی خوام منفی بگم . ولی حقیقت ، یک رو دارد و برای این سئوالها هر کس جوابی دارد و من هم جوابی ، اما جواب من بماند برای خودم . می دانید افراد را که بشناسید قضاوتتان نسبت به اتفاقات کاملا فرق خواهد کرد . خوشا به حال دو گروه یکی کسانی که کسی را نمی شناسند و یکی گروهی که درد دیگران برایشان مهم نیست ، حالا من نوعی اگر این دو خصلت را داشتم اینقدر ترمز نمی کردم برای دقت در حال مردم . و به کار و زندگی مشغول بودم و بالا رفتن پله های ترقی ، در یکی از کارگاهها که قبلا شرکت کردم مربی کارگاه می گفت : دوستان پله های ترقی را که طی می کنید اگر حواستان این طرف و آن طرف باشد سقوط می کنید . یعنی هرکسی بارخودش ،مال خودش ،آتیش به انبار خودش، ولی من می گم حواستون به اطرافتون باشه ، دلی را نشکنید،پایی را له نکنید، اشکی درنیاورید، و خلاصه مسیری را که می روید کمی با دقت راه بروید پیشرفت عالیست ، پیشرفت خوب است ولی به چه قیمتی ؟

این فیلمنامه و قصه هایی مانند آن ممکن است هیچ وقت تولید نشوند ولی همین که صدای سکوت چند نفر را به گوش برخی برسانند کفایت می کند . این فیلمنامه ها صدای فریاد خاموش دردمندانی هستند که دردهایشان را با خود به دیار باقی بردند .

#صبح_تازه_گیلان_مرا_می_کشد

#فیلمساز_ایرانی

#فیلمنامه_نویس

#فیلمساز_فقید

#درددل_فیلمساز

#کارگردان_ایرانی

#سناریست_ایرانی

#سکوت_هنرمند

#هنرمند